برای سونیا و دخترکانی چون او


از صبح که این خبر را شنیده ام، کلافه ام. نه این که اتفاق جدیدی باشد و ده ها بار نشنیده باشی همانند آن را؛ نه. وقتی در کشوری زندگی می کنی که حکومتش سن قانونی ازدواج برای دختران را بعد از کلی جنجال از نُه سال به سیزده سال تغییر داده است؛ تازه آن هم با کلی تبصره و اما و اگر که اگر پدر صلاح بداند می تواند فلان کند و بهمان؛ دیگر شنیدن این که دختربچه ای قرار است به خانه بخت فرستاده شود، نباید اتفاق عجیبی باشد برایت.
اما نمیدانم چرا از صبح که شنیده ام قرار است آخر این هفته سونیا، همان دخترک یازده دوازده ساله ای را که سال گذشته در روستای دورافتاده ای دیده ای که سرخوشانه و کودکانه با دیگر بچه های روستا در کوچه خاکی های آن بازی می کرد را به مرد بیست و چند ساله شوهر دهند، کلافه ام. یعنی پدر سونیا، حتی برای یک لحظه هم به این فکر نمی کند که چه طور می تواند دخترک بی پناهش را به آغوش مردی بیست و چند ساله- لابد با تجربیات آنچنانی- هول دهد تنها به این نیت که یک نان خور از سرسفره اش کم شده است؟؟ آن جوانک بیست و چند ساله چه طور، به این اندیشیده است که فردای عروسی و عیش و نوش شب پس از زفاف قرار است با کدام زبان با دخترک یازده دوازده ساله صحبت کند تا بفهمد حرف هایش را؟؟
دلم می سوزد برای سونیا و دخترکانی چون او که ده پانزده سال آینده زنانی هستند با بچه هایی قد و نیم قد؛ و کودکی که ناتمام مانده و جوانی ِ برباد رفته ای که مجال لذت بردن از آن را نیافته اند. برای آن جوانک بیست و چند ساله هم دلم می سوزد که در روزگار جوانی و نیاز به هم زبانی که دارد باید دردل هایش را برای دختر بچه ای کم سن و سال بگوید گه لابد مدام بهانه مادر و هم بازی هایش را می گیرد.

پی نوشت: در جستجوی اینترنتی که در ارتباط با محدودیت سنی ازدواج در اسلام داشتم با این دو مطلب برخورد کردم که برایم تازگی داشت و اصلاً فکر نمی کردم در دنیای امروز همچین دغدغه هایی هم وجود داشته باشد. بدون هیچ قضاوتی آنها را نقل می کنم:
- آیا صیغه کردن دختر شیرخوار جایز است؟
- رابطه شوهر با همسرنابالغ خود بنا به نظر مشهور در فقه امامیه

1 نظرات:

پیر فرزانه گفت...

بچه که بودم سر راه مدرسه به خانه مان ژاندارمری بود. آن روزها به امور روستاها ژاندارمری ها رسیدگی می کردند. کم ندیدم دعواهاو کتک کاری های خانوادگی که بر سر شوهر دادن دخترکان 9 ساله به پیرمردان 50 سال به بالا صورت می گرفت و کار به شکایت و روانه شدن به شهر می کشید. و من همیشه با خود می اندیشیدم این پیرمردان خمیده پشت با این دخترکان 9 ساله چه می توانند بکنند؟حالا بعد از سی و اندی سال ، سونیا همچنان مانده است و پدر ش . باز جای شکرش باقیست که پیرمرد آن روزها جایش را به جوان 20 و چند ساله داده است و ...

ارسال یک نظر