درخت زندگی



چه فیلم عجیب و غیرمنتظره ای بود  فیلم «درخت زندگی» ترنس مالیک. از درخت زندگی و متفاوت بودن اش زیاد شنیده بودم و این که باید سرفرصت این فیلم رو دید. امروز فرصتی پیش اومد برای تماشای اش و باید اعتراف کنم علیرغم تمام تعاریف و نقدهایی که از فیلم خونده بودم خیلی متفاوت تر از اون چیزی بود که تصور می کردم. بازگشت ادیسه وار جک پسر خانواده با بازی شان پن به دنیای کودکی اش. تصاویر چگونگی پیدایش جهان هستی و خلقت به روایت ترنس مالیک، به تصویرکشیده شدن کهکشان ها، بسته شدن نطفه، تشکیل جنین و نهایتاً به دنیا آمدن کودک با موسیقی زیبای فیلم که ابهت و شکوه تصاویر را چندین برابر می کند. جک  در سالگرد خودکشی برادر کوچکش به گذشته خود برمی گردد و مادر و برادر خود را صدا میزند و سوالهای بی جواب زندگی اش را از آنها می پرسد. سردرگمی میان دو دنیای متفاوت. دنیای کودکی که با جنگل و درخت و سرسبزی به تصویرکشیده میشود و دنیای بزرگسالی که با آسمان خراش ها و برج ها احاطه شده است. «مادر» در فیلم نمادی از مهر و محبت طبیعت است که فرزندانش را در هر حالی به آغوش میکشد و به آنها پناه میدهد. «پدر» اما نماد نظم و انضباط و خشم است. خشمی که می خواهد از فرزندانش ستون های محکمی بسازد که با هر تلنگری فرو نریزند.
تصاویر نمایش داده شده از کهکشان ها و زمین و آسمان من را به شخصه به یاد ادیسه فضایی کوبریک انداخت یا چهره پراز نفرت و خشم جک در کودکی و سختگیری های پادگانی پدر برای من بی شباهت به پسرک روبان سفید  میشائیل هانکه نبود. هرچند به نظرم دغدغه ترنس مالیک در فیلم درخت زندگی بیشتر پرداختن به دنیای مدرن و  سزگشتگی و گمگشتگی آدم ها در میان آسمان خراش ها و برج ها و ساختمان های بلندی است که هرروز بلند و بلندتر میشوند و مانعی گشته اند میان انسان و طبیعت پیرامونش.


موسیقی فیلم رو از دست ندید. آلبومThe Tree of Life از Alexandre Desplat

0 نظرات:

ارسال یک نظر